انواع ادبی فارسی دستهبندی نوینی است که پژوهشگران معاصر با توجه به انواع ادبی در جهان برای ادبیات فارسی درنظر گرفتهاند. این دستهبندی شامل ادبیات حماسی، ادبیات غنایی، ادبیات نمایشی و ادبیات تعلیمی میشود. تعریف حماسه حماسه گونهای از متون وصفی است که به توصیف اعمال پهلوانی و افتخارات و بزرگیهای قومی یا فردی میپردازد. محققان منظومههای حماسی را به دو نوع تقسیم کردهاند: منظومههای حماسی طبیعی و ملی که خود به دو...
نقدِ ادبی یا سخنسنجی دانشی برای بررسی ویژگیها و تفسیر نقاط قوت و ضعف یک اثر ادبی و تحلیل و ارزیابی آن در کنار تشریح جوانب پیچیدهٔ آثار ادبی و روشی برای سنجش اعتبار و مقام آنها است. به کسی که نقد ادبی میداند، مُنتقد ادبی میگویند. نقد ادبی به معنای مطالعه، بحث، ارزیابی و تفسیر محصولات ادبی است. نقد ادبی میتواند به شکل یک گفتمان نظری بر اساس نظریه ادبی باشد یا بحث مفصل تری که حالت گزارش گونه در باب یک اثر ادبی داشته باشد. این...
مَجاز یا شیوۀ بیان مجازی عبارت است از به کارگیری واژه و سخن در معنای دیگر و غیر واژگانی آن. در شیوهٔ بیان مجازی بهطور معمول بین معنای حقیقی و معنای مجازی کلمه یا کلام رابطه و پیوندی برقرار است، نیز قرینهای به شکل لفظی یا معنوی به کاربرد مجازی کلمه یا سخن اشاره دارد. به مجازهایی که در ذهن خواننده یا شنونده تصویری خلق میکنند، صور خیال یا تصاویر شاعرانه و به بیانی که از این صور یا تصاویر بهره میبرد، شیوه بیان تصویری گفته میشود....
تشبیه به یاد آوردن شباهت یا شباهتهای دو چیز مختلف از جهت یا جهات گوناگون است. تعریف تشبیه، در علم بیان مانند کردن چیزی است به چیزی دیگر. تشبیه مانندگی مبتنی بر کذب است یا با اغراق همراه است؛ یعنی باید دو چیز را که در واقع به یکدیگر شبیه نیستند یا لااقل شباهتی آشکارا ندارند، را به هم ماننده کنیم. در تشبیه، نویسنده یا شاعر شباهتی را ادعا و برقرار یا آشکار میکند؛ بنابراین، جملهای که تمام ارکان تشبیه را داشته باشد اما مبتنی بر صدق...
استعاره قسمی از فن بیان است و آن، بهکاربردن لفظ یا عبارتی است بهجای عبارت دیگر براساس شباهت بین آن دو. استعاره اهمیت بسیاری در شعر و ادب جهان دارد به طوری که شعر را کلامی مبتنی بر استعاره و اوصاف آن دانستهاند. اولین بار بهوسیلهٔ ارسطو به عنوان گونهای از تشبیه تشریح شد، بهواقع میتوان گفت استعاره همان تشبیه است که مشبه یا مشبهٌبه آن حذف شده باشد. برای مثال، «گریهٔ ابر بهاری» یک استعاره است که زیرساخت آن چنین...